باید تورو پیدا کنم،شاید هنوزم دیر نیست...
تو ساده دل کندی  ولی تقدیر بی تقصیر نیست
با اینکه بی تاب منی بازم منو خط میزنی
باید تورو پیدا کنم...تو با خودت هم دشمنی...
کی با یه جمله مثل من میتونه آرومت کنه؟
اون لحظه های آخر از رفتن پشیمونت کنه؟
دل گیرم از این شهر سرد...این کوچه های بی عبور...
وقتی به من فکر میکنی،حس میکنم از راه دور...
آخر یه شب این گریه ها سوی چشاتو میبره...
عطرت داره از پیرهنی که جا گذاشتی میپره...
باید تو رو پیدا کنم،هر روز تنها تر نشی...
راضی به با من بودنت حتی از این کمتر نشی..
پیدات کنم،حتی اگه پروازمو پرپر کنی...
محکم بگیرم دستتو...احساسمو باور کنی...

 

پی نوشت:ما تلاش میکنیم رنجی نیاد. اومد،با شیرینی میپذیریم...



تاريخ : سه شنبه 21 فروردين 1397 | 12:5 | نویسنده : roshanak |

بهش میگم: "چرا حرفتو نمیزنی؟" بهم میگه: "فکر نمیکنم صدام بهت برسه..." ازش میپرسم:"اونقدر که دورم؟" میگه آره...بهش میگم:"نزدیک میشم...ولی نمیدونم چطوری...چطوری؟" بهم میگه:"مگه جاده ست که هروقت خواستی نزدیک شی و هروقت خواستی دور و هیچ اتفاقی هم انگار نه انگار که افتاده...؟"
نمیدونم کدوممون بی انصاف تریم...
بهش میگم:"هروقت خواستم نبود...به خاطر تو بود." باور نمیکنه...میگه:"به خاطر من؟!!!!!!!!!!!!!"
نمیدونم کدوممون بی انصاف تریم...

 

پی نوشت:احساس میکنم وبلاگم شبیه عاشقای شکست خورده شده!نه بابا،این مسخره بازیا به ما نیومده!افرادی که تو نوشته هام درموردشون مینویسم،یا مخاطب قرار میدم،افراد مختلفی هستن.



تاريخ : پنج شنبه 9 فروردين 1397 | 14:30 | نویسنده : roshanak |

فروردین برای من،یعنی با بقیه بجنگم،به خاطر تو...
فروردین برای من،یعنی باهم،بدون چتر،اونقدر زیر بارون شدید قدم بزنیم،تا موش آب کشیده شیم...
فروردین برای من،یعنی سعی کنی با اشاره،که دیگران نفهمن،بهم بگی: "دلم برات تنگ میشه" ...
فروردین برای من،یعنی از دلتنگی برای هم،بی تاب شیم...
فروردین برای من،یعنی کنار هم بشینیم،رو کاغذ باهم حرف بزنیم...که باز بقیه نفهمن...
فروردین برای من،یعنی قشنگ ترین لباسامو بپوشم،موهامو بریزم بیرون،بیام که همو ببینیم...
فروردین برای من،یعنی صبحای سرد اول بهار،بدون لباس گرم،تو کوچه ها قدم بزنیم و من از سرما بلرزم...و هردومون از این لرزیدن خوشحال باشیم!...
فروردین برای من،یعنی "حس تاریخ" یزدانی..."کو به کو"ی چاووشی...
فروردین برای من،یعنی یه اشتباه کنم،همه نامه هات گم شه...و هیچ وقت پیدا نشه.........
فروردین...برای من،یعنی...از دست دادن تو...

 

Somebody wants you

Somebody needs you

Somebody remembers you every painful night

That somebody's me...

 

قبلا برات اینجا مینوشتم،چون میدونستم میخونی. حالا که دیگه نمیخونی،ولی من دوباره دارم اینجا برات مینویسم...یعنی باز روزای تنهاییمه...



تاريخ : جمعه 3 فروردين 1397 | 21:16 | نویسنده : roshanak |
.: Weblog Themes By VatanSkin :.